نگاهی به سریال «کنکل»؛ مجموعه خوش ساخت رامتین لوافی پور به یاد مریم حسینیان | تنها عاشقان زنده می‌مانند همه چیز درباره سریال شغال+ زمان پخش، خلاصه داستان و بازیگران انتشار فراخوان مسابقه عکس جشن عکاسان سینما «آرش امینی» دبیر چهل‌ویکمین جشنواره موسیقی فجر شد جنگ و تبعات آن در ادبیات بومی در کتاب «سیاسنبو» از محمدرضا صفدری معرفی اعضای شورای سیاست‌گذاری جشنواره ادبی «خیرِ ایران» اکران مجدد «جنگ ستارگان» در سینما‌ها به مناسبت ۵۰ سالگی اش آغاز نگارش نسخه دوم سینمایی «ببعی» زمان خاکسپاری «مریم حسینیان» داستان‌نویس مشهدی مشخص شد راه‌اندازی سینما در شهرستان های فاقد سینما خراسان رضوی همه چیز درباره سریال محکوم + بازیگران، خلاصه داستان آمار فروش سینما‌های خراسان‌رضوی در هفته گذشته (۱۱ مرداد ۱۴۰۴) سینا مهراد در پشت صحنه سریال جنجالی «جان شیفته یلدا» + عکس آمار فروش نمایش‌های روی صحنه تئاتر در مشهد طی هفته گذشته (۱۱ مرداد ۱۴۰۴) موسیقی تیتراژ سریال آلا با صدای «سالار عقیلی» منتشر شد + صوت
سرخط خبرها

نگاهی به سریال «کنکل»؛ مجموعه خوش ساخت رامتین لوافی پور

  • کد خبر: ۳۴۹۰۸۹
  • ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۰
نگاهی به سریال «کنکل»؛ مجموعه خوش ساخت رامتین لوافی پور
اگر بخواهیم «کنکل» را یک تریلر یا یک ملودرام اجتماعی درنظر بگیریم، طبیعتا با سریالی متوسط طرف هستیم، اما اگر اثر جدید رامتین لوافی پور را یک کمدی امروزی لحاظ کنیم، ظرفیت هایش نمایان خواهد شد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ سریال «کنکل»، ساخته رامتین لوافی پور، یکی از آثار خوش ساخت و درعین حال قدرنادیده شبکه نمایش خانگی در هفته‌های اخیر بوده است؛ اثری که زیر سایه آثار پرحاشیه و پرستاره این رسانه قرار گرفت.

این مجموعه با وجود کیفیت پذیرفتنی تولید و اجرای دقیقش، به قدر کافی توجه مخاطبان، رسانه‌ها و منتقدان را جلب نکرده است. دلیل این امر، نه ضعف ذاتی اثر، بلکه نوع انتظارات مخاطبان از آثار شبکه نمایش خانگی و شیوه خوانش آن‌ها از این مجموعه نمایشی است. اگر بخواهیم «کنکل» را یک تریلر یا یک ملودرام اجتماعی درنظر بگیریم، طبیعتا با سریالی متوسط طرف هستیم، اما اگر اثر جدید رامتین لوافی پور را یک کمدی امروزی لحاظ کنیم، ظرفیت هایش نمایان خواهد شد.

کمدی ملایم

این جنس کمدی در ایران به شدت مهجور است و کمتر نمونه‌ای از آن را در سینما و شبکه نمایش خانگی دیده‌ایم. کمدی‌های ایرانی، یا از همان سنخ آثار زرد و شانه تخم مرغی بدنه هستند یا از شدت تظاهر به روشن فکری، به نمایش‌هایی جنون آمیز می‌زنند. در این میان، کمدی ملایمی که در بستر یک قصه باورپذیر و گیرا تعریف شود، به ندرت ساخته می‌شود.

از نمونه‌های مشابه این سبک از طنز، می‌توان به فیلم «هت تریک» از همین کارگردان اشاره کرد که در زیر پوسته ملودرامش، طنزی آرام و به اندازه داشت. «کنکل» نیز صرفا از کاشته‌های خودش، کمدی درو می‌کند و هیچ بنایی بر شوخی‌های فضای مجازی یا عبارت‌های دوپهلو و کنش و واکنش‌های اغراق شده که در اغلب آثار کمدی ایرانی دیده می‌شوند، ندارد.

عملکرد دوگانه فیلم نامه

فیلم نامه، هم زمان نقطه قوت و نقطه ضعف «کنکل» محسوب می‌شود. سریال تمام جذابیت کمیک خود را مدیون فیلم نامه سرحال و خلاقش است؛ متنی که خودش برای خودش موقعیت ایجاد می‌کند و شوخی هایش را در جای مناسب قرار می‌دهد. از این رو، به ندرت اجازه می‌دهد که طنز بداهه یا خلاقیت فردی در آن جاری شود.

همه چیز براساس برنامه پیش می‌رود و کمدی از لایه‌های زیرین، به سطح نمی‌آید و شکل لودگی به خودش نمی‌گیرد. اما همین فیلم نامه، در روایت قصه و اسکلت دراماتیکش، نمی‌تواند منسجم و منظم بماند. مرور دوباره یازده قسمت اخیر نشان می‌دهد که سریال، جایی درمیان قسمت‌های پنجم تا نهم، تا حدی از نفس افتاده و مخاطبان درحال ناامید شدن از اثر بوده‌اند که دوباره به ریل برگشته است.

علاوه بر این، کاشت و برداشت ها، گاه با فواصل طولانی و گاهی به سرعت رخ می‌دهند و از منطق منظمی تبعیت نمی‌کنند. رفت وبرگشت‌های زمانی نیز، ظاهرا فقط هنگام اضطرار رخ می‌دهند و دقیقا مشخص نیست که چرا کمتر از ۱۰ درصد قصه با روایت غیرخطی درقالب فلش بک (بازگشت به گذشته) و فلش فوروارد (ارجاع به آینده) و مابقی به صورت خطی تعریف می‌شود.

باند مخوف و نامتجانس

از بزرگ‌ترین مزایای این اثر، توفیقش در ایجاد یک جمع (در قالب یک باند دزدی) است که هرکدام خصلت‌های خاص خودشان را دارند و هیچ کدام از دیگری جلو نمی‌زنند. درواقع، نظم و توازنی که فیلم نامه در شوخی هایش موفق به ایجاد آن شده و در روایت از انجامش تا حدی عاجز مانده است، در اجرا نیز به چشم می‌خورد و بین این پنج شخصیت اصلی برقرار می‌شود.

این اتفاق چنان هنرمندانه و باتبحر رخ می‌دهد که انعطاف کمتر بازیگری مانند مهدی پاکدل نسبت به صابر ابر که یکی از بهترین بازی‌های عمر هنری خود را در «کنکل» به نمایش گذاشته است، اصلا به چشم نمی‌آید. 

این از دقت و مدیریت کارگردان است که برای شخصیت جاوید گوهری (مهدی پاکدل) مختصاتی ترسیم کرده است تا بیننده اصلا او را با ابی دست کج (صابر ابر) مقایسه نکند؛ گویی دو انسان از دو سبک زندگی مختلف هستند که بنا به نفع شخصی، پای یک مأموریت آمده‌اند و مشغول همکاری‌اند. این دقیقا یعنی فیلم ساز موفق شده است مختصات روایتش را به مخاطب بقبولاند و بیننده، درعین حال که ممکن است اساسا هم دستی این افراد نامتجانس در عالم رئال برایش دور از ذهن باشد، در کمدی جمع پرتضادشان را باور می‌کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->